سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"اصلاح مسلحانه" به جای صندوق رأی؟!
آذر منصوری، از چپهای تحریمی و رئیس جبهه اصلاحات اخیراً طی اظهاراتی در یک میتینگ سیاسی پیرامون انتخابات امسال گفته است: تندروها میخواهند جمهوریت را به ناجمهوریت تبدیل کنند و در چنین شرایطی اصلاحطلبان به جای تلاش بیمعنا برای حضور در ساختار قدرت سیاسی، باید برای پیگیری و نمایندگی خواستهها و حقوق شهروندی گروههای مختلف اجتماعی تلاش کنند!
به گزارش کانال تلگرامی امتداد(ارگان حزب اتحاد ملت) او میافزاید: نتیجه این انتخابات با قانون جدید تبدیل کامل جمهوریت به ناجمهوریت است و اگر ما به عنوان احزاب سیاسی که فکر میکنیم وجه دموکراسیخواهی ما به سایر جریانهای سیاسی غلبه دارد، نتوانیم با این ناجمهوریتی که اتفاقا به وجهه دین رحمانی ما هم آسیب های جدی زده مقابله کنیم، تلاش برای حضور در ساختار قدرت سیاسی بیمعنا خواهد بود.
خانم منصوری همچنین گفته است: مردم امیدی به شرکت در انتخابات ندارند، چرا که احساس میکنند رای آنها تاثیری بر بهتر شدن شرایط نمیکند!
*دقت شود که این سخنان در واقع یک نمایش و یک پرده پوشی است برای مخفی کردن تقلایی که میخواهد خیابانها را داغ کند و همانند رخدادهای سال 60؛ "اصلاح مسلحانه" را به زعم خود در پیش گیرد.
و گرنه کسی که سیاست و اجتماع را بشناسد، نیک میداند که انسانها برای اصلاح امور جامعه خود بود که صندوق رأی و "انتخابات" را برگزیدند تا در 2 راهی صندوق رأی یا اصلاح مسلحانه؛ به سمت دومی که پر هزینه و خونبار است، نروند.
لکن گویا تصمیم چپهای تحریمی در ستاد جبهه اصلاحات این نیست و آنها ژن مجاهدینی خود را فعال کردهاند و قصد دارند به جای برگه رأی؛ اسلحه به دست مردم بدهند و برای اهداف سیاسی خود جیب خشاب ببندند.
و از همین روست که به شأنیت کار سیاسی برای مردم میگویند: تلاش بیمعنا برای حضور در ساختار قدرت سیاسی!
شاید برای مخاطبان محترم جذاب باشد که ما تاکنون چندین مرتبه از برخی رجال مبرّز مدعی تحریم انتخابات پرسیدهایم که اگر فردی تصمیم به تحریم انتخابات بگیرد؛ چه راهی جز حرکت مسلحانه در فراروی او قرار میگیرد و آنها در قبال پاسخ سوال ما سکوت کردهاند زیرا جرأت این را نداشتند که بگویند فقط حرکت مسلحانه میماند و بس![1]
گزاره "مردم امیدی به انتخابات ندارند" نیز در واقع یک القاست نه یک حقیقت و مردم باید متوجه این دسیسه که میخواهد آنها را از مسیر اصولی حل مشکلات یعنی صندوق رأی دور کند، باشند. چه اینکه نان "بانیان آشوب" در تنور مشکلات پخته میشود و از همین روست که کمر بستهاند تا مشکلی از مردم حل نشود و کارآمدان با رأی مردم انتخابات نشوند.
گفتنیست عبارت "اصلاح مسلحانه" علیرغم معنای خطرناکش اما در حالت خوشبینانه در این تحلیل مطرح شده و بسا که تحریمکنندگان انتخابات؛ از حرکت مسلحانه خود نیتی غیر از اصلاح داشته باشند و نگاهشان به فرامین خارج از مرزها باشد!
کراراً این نکته بیان شده که راه مقابله با تحریم انتخابات، رویکرد تبیینی_امنیتی است.
***
نقد نخبگان را به نخبگان بسپارید
حلقه خاص علیه لاریجانی
فردی به نام احسان هوشمند، اخیراً طی یادداشتی که وبگاه روزنامه اصلاحطلب شرق آنرا منتشر کرد، در انتقاد از دکتر علی لاریجانی نوشت: گاه و بیگاه برخی از سیاستمداران با طرح دیدگاههای خود به جای اشاعه درک درست و کارشناسیشده از مسائل کشور بر پیچیدگیها و انباشت مسائل جدید میافزایند که آخرین آن سخنان رئیس سابق مجلس در میان تعدادی از کارآفرینان مازندرانی است. به گزارش رسانهها، علی لاریجانی با اشاره به مسائل استانها گفت «مصالح منطقهای را مرکزنشینان بهخوبی نمیدانند و مناطق بهتر میدانند». او در ادامه گفت «در قانون اساسی چند وزارتخانه فقط نام برده شده که شامل وزارتخانههای اطلاعات، خارجه، دفاع و دادگستری است. اتفاقا اینها را نمیشود منطقهای کرد. او ادامه داد: به نظر من باید دولت را دو قسم کنیم، یک قسم وزرای ستادی و یک قسم وزرای منطقهای. وزرای منطقهای مسئول چند استان میشوند».
این فرد در ادامه یادداشت خود مینویسد: آنچه در سخنان غیر کارشناسی علی لاریجانی مشهود است، بیتوجهی به انباشت مسائل و حتی بحرانهای گوناگون کشور در حوزههای اقتصادی، سیاست خارجی، زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی ازجمله بحران آب، بحران مهاجرت، بحران گرانی و مسئله مشارکت و تعمیق شکاف میان دولت و ملت است. لاریجانی در حالیکه در ساختار اداری و سیاسی امروز کشور خود، برای نامزدی ریاستجمهوری تأیید نشده است، چگونه میتواند امیدوار باشد که مسائل توسعهای کشور با تجویز او مدیریت شود؟ گویی کلاننگری غایب در گفتار لاریجانی او را به ارائه تجویزی بنیانسوزتر هدایت کرده که جز افزایش هرجومرج و مشکلات دستاورد دیگری در پی نخواهد داشت!
در ادامه این یادداشت همچنین میخوانیم: اصلاح رویکرد اداره کشور اساسیترین مسئله توسعهای کشور است که از آن غفلت شده و علی لاریجانی که خود برای انتخابات اخیر رد صلاحیت شد، بهتر از راقم این سطور میداند که مسئله اصلی کجاست؟ مشارکت اصیل و همهجانبه در تمام سطوح مدیریت و نظارت شفاف بر ارکان قدرت مقدمه اساسی در توسعه پایدار کشور است.[2]
*دکتر لاریجانی یکی از نخبگان سیاسی و اجرایی صاحب کارنامه کشور ما هستند و نظرات ایشان هم بایستی با استدلالهای نخبگانی نقد و کارشناسی شود نه با نظرات غیر نخبگانی و محفلی!
جالب آنکه نظرات ایراد شده از سوی فرد مذکور؛ همان نظر نخنمای اصلاحطلبان است که رفع چالشهای کشور را در گرو عبارت "توسعه سیاسی" میدانند.
و جالبتر آنکه اینان سالهاست که در قبال پاسخ نقض خود مبنی بر اینکه "چرا چین تکحزبی، فاقد شفافیت و توسعه نیافته به لحاظ سیاسی اما توانسته به لحاظ اقتصادی توسعه یابد؟!" سکوت کردهاند و هیچ پاسخی نمیدهند؟!
سکوتی که به روشنی گویاست کلید توسعه اقتصادی و ارضی یک کشور؛ الزاما ربطی به رویکردهای سیاسی، میزان مشارکت در انتخابات و... ندارد بلکه با میزان نخبهمحوری یک جامعه در ارتباط است.
که البته شاهدیم در این زمینه با چین کمونیستی چندان برابر نیستیم (اگرچه در برخی زمینهها برابر و حتی پیشتر هستیم) و علیرغم تأکیدات چندین دههای ولی فقیه بر لزوم استفاده از نخبگان، اما هنوز آنچنان که باید حضور نخبگان در همه مناصب و اجرائیات کشور دیده نمیشود.
پیش از این، رسانه اصلاحطلب اعتمادآنلاین نیز با تقطیع یکی از سخنرانیهای لاریجانی تقلا کرده بود او را منتقد سیاستهای ایران در بحث محور مقاومت جلوه دهد!
***
تازهترین اطلاعات درباره ذائقه کتابخوانی ایرانیها
علی رمضانی، مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در مصاحبه با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با بیان اینکه سامانه خرید از کتابفروشی و نمایشگاه مجازی کتاب تهران، دو شاخص اصلی برای شناخت وضعیت واقعی کتابخوانی در ایران هستند، گفته است: برخلاف آنچه در رسانهها درباره پرفروشها اعلام میشود مثلا اینکه کتابهای ترجمه در کشور، پُرفروش هستند –یا- بعضا در برخی روزنامهها، پرفروشهای فلان نشر را بهعنوان پرفروشهای کشور اعلام میشود –اما این اخبار- با آمار تولید و مصرفی که در اختیار خانه کتاب و ادبیات ایران است، همخوانی ندارد. آمار مصرف نمایشگاه یک آمار کلی است؛ بهعبارت دیگر نه آمار ناشر خاص است و نه مخاطب خاص. برخلاف آنچه چیزی که تبلیغ میشود مردم به کتابهای تألیفی اقبال دارند و اگر کتاب تألیفی، از همه جهات قوت داشته باشد و همچنین تبلیغ خوبی هم داشته باشد سراغ آن میروند و زیر فشار تبلیغات فضای مجازی و عمومی که از سوی طیف خاصی از ناشران، القا میشود قرار نمیگیرند و اتفاقا به گروههای مرجع سنتی هم توجه دارند؛ گروههای سنتی که مردم دین و آداب زندگی خود را –از آنها- گرفتهاند، اگر کتابی را معرفی کنند یا بر کتابی مقدمه بنویسند؛ جزو کتابهای پُرفروش کشور است. سیر گردش کتابهای با محتوای مفید یا حداقل محتوای غیر مضر در کشور سیر خوب و تاملبرانگیزی است...آمار پُرفروشهای نمایشگاه مجازی کتاب تهران، نشاندهنده این وضعیت است.
او میافزاید: واقعیت همانی است که در نمایشگاهها بهدست آمده و برخلاف آنچیزی است که در طرحهای فصلی آمارسازی میشد. در طرحهای فصلی بهعنوان مثال، مخاطب کتاب الف را خریداری میکرد و کتاب الف ثبت میشد اما مخاطبان بعدی که کتاب ب، پ و ت را خریداری کرده بودند، برخی کتابفروشان همان کتاب الف را ثبت میکردند. در نتیجه کتاب الف در ردیف پرفروشها قرار میگرفت. درحالیکه این کتاب، پرفروش واقعی طرح نبود. خانه کتاب بهعنوان برگزارکننده طرحهای فصلی که کتابهای پرفروش چند دوره را اعلام میکرد متوجه شد این موضوع یک فرایند تبلیغاتی محسوب میشود که در ادامه متوقف شد؛ چراکه به این نتیجه رسیدند برخی از اجزای این آمار واقعنما نیست و به ابزار برخی ناشران با توافق تعدادی از کتابفروشان تبدیل شده و آنها تصمیم میگرفتند چه کتابهایی بهعنوان پُرفروش اعلام شوند. بهعبارت دیگر به کتابفروشیها اعلام شده بود یک یا چند شابک ـ تعیین شده ـ ثبت شود. خب شما میدیدید که این کتابها از کدام طیف بازار نشر هستند. البته قصد تعمیم دادن این رفتار به همه ناشران و کتابفروشان یا زیر سؤال بردن تمام آمار ارائه شده را ندارم. اما ثبت آمار سامانه خرید از کتابفروشی، برخط است؛ یعنی براساس موجودی، سفارش انجام و در یک فرایند غیر حضوری، کتاب به دست مشتری میرسد؛ بنابراین آمار تا حد بسیار بالایی درصدی دقیق است.
رمضانی تصریح میکند: مردم دنبال کتاب و ناشران خوب و سالم هستند؛ فروشِ نسخهای ناشران تولیدکننده محتوای مبتنی بر مبانی دینی، انقلاب اسلامی و اصول فکری بومی بیش از ناشرانی است که غیر از این موضوعات تولید میکنند.[3]
*صحبتهای مستند و مستدل مدیرعامل خانه کتاب بایستی بعنوان مرجع در اختیار پژوهشگران، جامعهشناسان و البته فعالان سیاسی قرار گیرد تا قضاوتهای دقیقتری پیرامون ذائقه نسلهای جدید ایران، مردم ایران و سمت و سوی عزیمت جامعه ایرانی داشته باشند.
ضمن اینکه جای خوشوقتی و تبریک به مقامات مسئول فرهنگی کشورمان است که "کتابهای مفید" توانسته بیش از هر محصول مشابه دیگری جای خود را در سبد فرهنگی خانوادهها و اشخاص باز کند.
دقت شود که صحبتهای مستند آقای رمضانی، مابهاِزای بیرونی هم دارد و سالیانی است که مشاهده میکنیم کثیری از کتابهای مفید که البته توسط مراجع اجتماعی و چهرههای وجیه نیز تشویق شدهاند؛ به چاپ بیشتری میرسند و مورد اقبال وسیعتری قرار میگیرند.
حاکمان اجرایی، مردم و جامعه ایرانی در این باب، بیش از همه بایستی ممنون مقام معظم رهبری باشند که با اهتمام ویژه به امر مطالعه، ترویج معرفی کتاب و تأکید بر سنت حسنه تقریظنویسی؛ یکتنه موجب شدند که ذائقه ایرانی احساس تجانس بیشتری با "کتاب" پیدا کند و البته به سمت "کتاب خوب" عزیمت کند.
این قبیل خبرهای خوب فرهنگی، تأثیر بسزایی در شیرینکامی بیشتر مردم و جامعه عزیز ایرانی دارد.
***
1_ mshrgh.ir/1397665
2_ https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-894317
3_ https://www.ibna.ir/vdcd5k0skyt0ox6.2a2y.html